پیش نیاز حلّ مساله ی حسادت، درک درست و تعریف صحیح از مشکل هست. اگر شما بدون انکار، مساله را پذیرفته اید و در صدد درمان و حل آن برآمده اید، متن زیر را دنبال کنید.

نخستین قتل تاریخ بشریت، به دلیل همین حسادت بود. حسی که کمابیش بسیاری از ما به درجات مختلف آن را تجربه کرده ایم و انصاف باید بدهیم که به درستی مطابق با روایات معصومین(ع)، اول کسی که از حسادت ضربه می خورد خود ما هستیم.

حسادت یک نوع دوقطبی ایجاد می کند که در آن فرد خود را فقط با طرف مورد حسادت واقع شده مشاهده و مقایسه می نماید. دیگر ویژگی حسادت این است که فرد خواستار رسیدن به آنچه طرف مقابل بدان دست یافته هست، اما بیش از آن خواستار این است که فرد مقابل داشته هایش از دست برود. بنابراین، شما هر چقدر هم موفق باشید، هر چقدر پیشرفت کنید، و هر چقدر انرژی صرف نمایید، باز هم جوابگو نیست؛ چرا که با صرف وقت و انرژی و پیشرفت می توان به مواردی که مطلوب است دست یافت(البته نه همیشه!)، اما نمی توان کامیابی دیگران را از آنها ربود. احساس اطمینان دادن اطرافیان در این خصوص که شما بهتر از او هستید نیز صرفا نقش مسکّن را دارد و درمان مساله نخواهد بود.

بنابراین برای حل مشکل چه باید کرد؟

1. ذهن خود را وسعت بخشید. بنگرید که من، شما و او در کجای این عالم هستیم؟ چقدر از این فضا را اشغال کرده ایم و هدفمان از زندگی چیست؟ اشاره کردم که حسادت یک نوع دوقطبی ایجاد می کند که فرد فقط خود و طرف مقابل را در آن می بیند. آیا دیگران هم همین را نظاره می کنند؟ اندکی از بالا به این رابطه نگاه کنید. به تدریج متوجه خواهید شد که ارزش زندگی بسیار فراتر از این است که خود را درگیر و محصور در فضایی تنگ قرار دهید.

2. بدون اینکه فرار کنید، با کسانی که احساس می کنید به این مشکل دامن می زنند، با آرامش صحبت کنید. به طور مثال، اگر مادرتان شما را با فرد مورد حسادت واقع شده مقایسه می کنند، به مادر محترمان بگویید که: «من می دانم شما دوست دارید دخترتان پیشرفت و رشد داشته باشد، اما این نوع مقایسه ها بیش از آنکه برای من سازنده باشد، مخرب است و مرا آزار می دهد.»

3. به طرف مقابلتان نیکی کنید. همه به خوبی می دانیم که این نسخه، واقعا سخت به نظر می رسد، اما بدانید که سریعترین و بهترین راه برای رسیدن تان به آرامش، شاید همین راه باشد. کمتر حساسیت نشان دهید، به او موفقیت هایش را تبریک بگویید، به او کمک کنید تا موفق تر شود، و از او کمک بخواهید تا خودتان بیشتر رشد کنید. با وجود دشواری، به امتحان کردنش می ارزد، حتی اگر طرف مقابلتان در ابتدا روی خوش نشان ندهد. در واقع این نسخه بیشتر برای حفظ آرامش خود شماست و نه تاثیرگذاری مستقیم بر او

4. تفکّر کنید. به این فکر کنید که اهداف شما در زندگی چه هستند و بررسی نمایید که به کدامین اهداف دست یافته اید و چرا این اهداف برایتان مهم بوده اند؟ پاسخ هایی که می یابید، می تواند بینش و بصیرت خوبی به شما بدهد. آیا واقعا ارزش دارد برای رقابت با فردی اینهمه به آب و آتش بزنیم، یا در پسِ کارهایمان نیات بزرگتری در سر می پرورانیم؟

5. حسادت را تبدیل به غبطه کنید. ملّااحمد نراقی می نویسد: «غبطه به معنی آرزو کردن دارا شدن مثل نعمتی است که به دیگری رسیده است بدون اینکه از رسیدن نعمت به آن شخص بدش بیاید و میل برطرف شدنش را داشته باشد، در صورتی که غبطه آرزوی دارا شدن مثل همان نعمت است حسد آرزوی برطرف شدن آن نعمت از صاحبش می باشد.»
اگر آنچه ایشان دارد واقعا نعمت است، شما هم از خدا استمداد کنید و برای رسیدن به آن تلاش نمایید. این بسیار متفاوت از این است که بخواهیم نعمت از او گرفته شود.

6. آگاه باشید خودتان نقطه ضعف دست دیگری ندهید. ممکن است به دلیل اینکه ایشان می داند شما نسبت به او حساس هستید، کارهایی می کند تا بیشتر برافروخته شوید. بنابراین، شما بهتر است بتوانید این زمینه ها را خنثی نمایید.

7. عزّت نفس خود را به معنای حقیقی کلمه پرورش دهید. در خصوص رشد عزّت نفس مطالعه و کار کنید. تمرین و ممارست کنید تا حقیقتا عزت نفس خود را بازیابید؛ آنگاه خواهید دید که چقدر نگرشتان تغییر پیدا خواهد کرد، ان شاء الله

با آرزوی موفّقیّت